بابا و خستگی هاش
عزیزم امروز با بابا رفتیم بیرون ناهار خوردیم و یه سری هم به خانه نیمه تمام مون زدیم و بابا واست یه اسم انتخاب کرده ،خیلی اصرار داره که جنسیتت رو می دونه اما فعلا سکرت میمونه تا بعد ..... بابا خیلی کار میکنه واسه همین همیشه خسته است ، میدونم که تو هم مثل من عاشق و شیفته بابات میشی الان هم سخت مشغول کار با کام خودشه ، میخواد هر جور شده حساب وکتابش رو جمع و جور کنه ، تو هم دعا کن . دوست داریم عزیزم ...